real
me searching for my blade after the littlest thing happened (i can’t properly function without hurting myself)
یه جوجه که سردش شده درحال بغل کردن یه جوجه دیگه😭😭
والا بنده جای اینکه راجب شو توضیح بدم یا بگم داستانش چیه فقط نقاشیشو میکشم، بخوام بنویسم یه طومار کامل میشه..
اگه توکیو ریونجرز دیدی نظرت راجب انیمشو برام کامنت کن، یا اگه مانگا رو خوندی D:
ترجمه متناشون :
هانما : هوف.. سرده.. بذا یه لحظه بغلت کنم.. میشه؟
شو : هوم؟ آ-آره.. *خواهر پشماش ریخته*
فقط رفیقن باهم فکرای عجیب غریب به سرتون نزنه😔🤍
واسه کیفیت بهتر کلیک کنید
Two chicks cuddling😭😭
I just draw shu instead of explaining about her-
Did you watched tokyo revengers / read its manga? Did you liked it?
Click for better quality
تامام
خدایا صورتشو نگا چقدر گاگوله میتونم بمیرم براش😭😭🤍 (سر چشماش سکته کردم)
بی لباسشم گذاشتم که اگه دلتون خواست باهم collab بریم و تنش لباسی که دلتون میخوادو بکشین♡
این لباسو تو یکی از شاتای فشن شو ها دیدم و خوشم اومد ازش (بلد نیستم کفش بکشم-)
جهت کیفیت بهتر کلیک کنید
پ.ن : اگه QR کد براش رو لازم داشتید تو کامنتا بگید
Finished
Gosh look at her face she's so goofy I can die for her rn
Also uploaded raw ver. So if anyone wanted to have a collab you can draw your fav clothes on her♡
I saw this dress in a fashion show shot and liked it (idk how to draw shoes-)
Click for better quality
Also comment if you wanted the brush QR code
10000 likes
Unexpected💀
تا الان ۱۰هزار تا پست لایک کردم
انتظارشو نداشتم💀
₊˚ ☆. yo! My nickname is Zosha. You can also call me Mia or Kim.
Nice to meet you!
(Ngl some people call me kim-chi)
18 ↑ // Dec.7 // isxp // 4w5 // 💚🦁❤// stray persian artist .
A simp for cats, bts, skz, wantons, tokrev characters, toji, shuji hanma.
✧ mostly oc artist // characters are also loved ! ~
multi-fandom & multi-ship, so please be respectful if you follow me .
My other social medias :
Instagram : zosha._.chann
T.me : zoshadai
E-mail : Kiomiyeager@gmail.com
Don't hesitate to talk to me, I love finding new friends!
Work in progress 😂😂
دارم میزنم تو کشیدن نقاشیای داستانی
این وسط دارم یه مانگا هم طراحی میکنم، با حضور بروبچه های بانتن😭🔥
There's lot of genderswapped characters that I drew, from jjk, tokrev & some others I'm gonna draw later
Click for better quality
Slayed of failed?😃
۱۲ ساعت کوفتی سر این لعنتی وقت گذاشتم مشیلنلیشلیشنباشمابش
کلی کاراکتر از کلی انیمه مختلف آوردم جنسیتشونو برعکس کردم کشیدمشون🥰
زیادی حوصله دارم-
تازه بازم از این جزئیات دارا میخوام بکشم و خودمو شکنجه کنم👍🏻😐
جهت کیفیت بهتر کلیک کنید رو عکس
چطور شده؟
امروز رفتیم طالقان (بماند همه ایل و تبارو جمع کردیم بردیم تازه یه سریا هم قراره بیان بازم-)
آرامش خوبی داره، فقط باید بشینی رو چمنا، باد موهات رو تکون بده و مدیتیشن کنی
جاده ی خوبی داره نسبتا، ولی بهتره شب نری، خیلی تاریک و پیچ در پیچه. اگه تهران باشی دو ساعته میرسی.
عنکبوتای نازی هم داره، یه بار یکیشو دیدم که پاهاش قرمز بود.
هنوز کلی برف روی قله ها مونده بود!
وسط راه نزدیک یه پرتگاه توقف کردیم استراحت کنیم. تمرین سنگ پرتاب کردن کردم. اولش دستم ضعیف بود، کج هم میزدم که بابام اومد گفت چرا مثل دخترا پرتاب میکنی. (خب دخترم دیگه-)
دیگه زوشا قاطی کرد، آستینو بالا زد چنان سنگارو پرت کرد که پشماتون بریزه. دو سه تاش از یک سانتی متری صورت مامانم و داییم رد شد-
به شهرک که رسیدیم چون خیلی فاصله داره تا خونمون همون جا خریدامونو کردیم. تخم مرغ بومی و یه تخم غاز هم گرفتیم. اندازه دوتا تخم مرغه که خب طبیعیه.. غاز خودش اندازه دوتا اردکه.
تو ویترین یه مغازه الکتریکی یه گربه خوابیده بود، انگار از کل جهان جدا بود اهمیتی به اطرافش نمیداد. فقط محکم پلک هاشو بسته بود.
یکم سبزیجات و جوجه گرفتیم و رفتیم سمت خونه..
صبحونه رو کنار هم خوردیم، نون سبوس دارش به قرمزی میزد.
بعدم به کارای خودمون مشغول شدیم..
ظهر وسط آفتاب سگ پز رفتم بدمینتون بازی کردم، برگشتم داخل نفس نداشتم فقط ولو شدم، سقفو صورتی میدیدم XD
با پسرخاله کوچولوم وقت گذروندم یه گلم گذاشتم رو کلهش. جوجه درست کردیم. زغالش خراب بود مجبور شدیم عوضش کنیم. زیاد چیزی نخوردم.
نزدیکای عصر به باغ یه عزیزی (اجازه داد بهمون) دستبرد زدیم و نزدیک یه کیلو آلبالو چیدم، یه سریاشون خیلی درست بودن اندازه ی گیلاس، احتمالا چون بذرشون مجارستانی بوده. کلی آلوچه چیدیم (گوجه سبز میگید بهشون؟) کلی گل چیدم که بیشترشون خشک شدن.. یه سریاشون شبیه شیپور بودن، میخوام بچسبونمشون توی دفترم.
(بماند که کلی شته از داخلشون کشیدم بیرون-)
بیشتر اون آلبالو ها رو میخوام بدم به چندتا از دوستام. چند وقته باهام حرفی نزدن، پس از راه دوستی وارد میشم.
از لا به لای کلی گندم و علف هرز رد شدم که تا یکم پایین تر از شونه هام رشد کرده بودن، داشتم خفه میشدم
از کنار یه مرکز ثبت رای هم رد شدیم.. شربت نذری میدادن.
پسرخاله گرامی هم کلا علاقه خاصی به شب راه افتادن داره شب اومده میگه دو ساعته با خانوادم میرسم.
خوبه بزرگوار تو ماشینش محسن لرستانی پلی نمیکنه وگرنه ده دقیقه بعد از پیامش رسیده بود. با سر و کله شکسته البته-
احتمالا شنبه صبح برگردیم..
راستی، کلی صفحه جدید به بولت ژورنالم اضافه کردم، عکسشونو میزارم
بدرود.
بچه ها نیم ساعت پیش تبلتم از دستم سر خورد
افتاد
شیکست
وقتی میگم شیکست شیکستا
شبیه تار عنکبوت شده صفحش الان😂😂
منم که Crybaby ای ام واسه خودم پس چرا که نه مثل کرم پیچیدم تو خودم و اعصابم به هم ریخت
ولی نگا صفحش چه برقی میزنه خرده شیشه هاشو
استایل زدم براش سبحان الله
خودمم نمیدونم چطوری هنوز دارم باهاش تایپ میکنم، تاچش خیلی سخت جونه
قرار شد یکی دیگه بگیرم ولی خب میدونی هیچی این نمیشه
به چیزایی که سال ها داشتمشون عادت دارم
خودمونیما این دیگه ضربه نهایی بود
یه بار محکم از گوشه خورد زمین یه کوچولوش باز شد ولی تا الان سالم موند😂😂
حالا که یادم اومد از نصف چیزای مهمم بکاپ نگرفتم میخوام دو دستی بکوبم تو سرم که انقدر حافظم داغونه😭😭
برم بمیرم بهتره-
راستی بچه ها نقاشی جدید کشیدم بعدا میزارم براتون
بعد اینکه تصمیم بگیرم صفحه اینو عوض کنم یا یه دونه نوشو بگیرم