₊˚ ☆. yo! My nickname is Zosha. You can also call me Mia or Kim.
Nice to meet you!
(Ngl some people call me kim-chi)
18 ↑ // Dec.7 // isxp // 4w5 // 💚🦁❤// stray persian artist .
A simp for cats, bts, skz, wantons, tokrev characters, toji, shuji hanma.
✧ mostly oc artist // characters are also loved ! ~
multi-fandom & multi-ship, so please be respectful if you follow me .
My other social medias :
Instagram : zosha._.chann
T.me : zoshadai
E-mail : Kiomiyeager@gmail.com
Don't hesitate to talk to me, I love finding new friends!
شکسته که شکسته کی اهمیت میده بیاین کار جدیدو ببینین-
اگه این دوتا یه جایی باهم ملاقات میکردن قطعا شو با خودش فکر میکرد ایشون بچه ی ایزانا و کاکوچو ئه😔😂
راستی بعدا بیزحمت یادم بندازین عکس کامل ژاکت های شو و اعضای کیوگای رو براتون پست کنم
خوش باشید
*وی نقاشی را پست میکند و در میرود*
Idc who cares about a broken glass check out the new drawing-
If they ever met shu would think he's izana and kakucho's child for sure😔😂
Btw guys pls remind me to post the full pic of shu and kyogai members' jackets sometime
Have fun
*posts and runs away*
First post :>
OK guys here's my oc, her name is Shuhan Kakami, AKA Shu *^*
Refrence : kazutora
Am I doing good yet? :>>🤍
اوکی اولین پستم اینه، خودم کشیدمش و به شخصه خیلی دوستش دارم
رفرنسش کازوتورا بود از توکیو ریونجرز
نظرتون راجبش چیه؟ ^-^
Shout out to my new windbreaker oc :D
Okay her name is muna, she's the older sister of umemiya (only have the same mother) and the acting leader of bofurin *-*
Is persian-japanese
Since umemiya is really similar to gojo, I got the idea to give him a geto-like sibling.
Some random facts about her :
She's great at parkour, is also super flexible (probably even better than rindou)
Has a spider web tattoo
In total, she has 4 piercings
Loves martial arts
She isn't really active in social media but many people follow her and like her posts
NOT ashamed of a single thing
Likes growing hair but she says it will bother her in fights
Has a good relationship with suo and hiragi
First time she appears in anime : during shishitoren and bofurin's fight in the theater, she just breaks a window and comes inside like it's the most normal thing in the world and had a 'talk' with choji. (gets stabbed in the throat)
In her early days, She once fell off a roof while doing parkour and broke her head , left hand and right leg
Quote : parkour is my life.
Click on the pic for better quality
---
بیاید با اوسی جدیدم تو ویند بریکر آشنا بشید D:
اوکی اسمش مونا عه، خواهر بزرگه ی اومهمیا (فقط مادرشون یکیه) که گاهی اوقات نقش خالی لیدر تو بوفورین رو پر میکنه
ایرانی-ژاپنیه
از اونجایی که اومهمیا خیلی شبیه گوجو عه ایده شو پیداکردم که یه خواهر گتو-طور بهش بدم.
یه سری فکت رندوم راجبش :
تو پارکور کارش عالیه و حسابی انعطافپذیره (احتمالا از ریندو هم بهتر)
یه تتوی تار عنکبوت داره
در کل ۴ تا پیرسینگ داره
عاشق هنر های رزمیه
خیلی تو فضای مجازی فعالیت نداره ولی افراد زیادی فالوش میکنن و پستاشو لایک میکنن
اصلا از چیزی خجالت نمیکشه
دوست داره موهاشو بلند بزاره ولی میگه تو دعوا اذیتش میکنه
ارتباط خوبی با سو و هیراگی داره
اولین باری که تو انیمه حضور پیدا میکنه : اواسط دعوای شیشتورن و بوفورین تو تئاتر، یه پنجره رو میشکنه و میاد داخل انگار که نرمال ترین حرکت تو جهانه، بعدشم یه 'صبحتی' با چوجی میکنه. (گلوش چاقو میخوره)
قدیما، یه بار موقع پارکور رفتن از یه پشت بوم افتاد و سر، دست چپ و پای راستش رو شکست
جمله معروف : پارکور زندگی منه.
جهت کیفیت بهتر کلیک کنید روی عکس
---
پست رسیدنم به صدتا لایک باید بیشتر از چیزایی که میکشم لایک بخوره، عجب😂
real
me searching for my blade after the littlest thing happened (i can’t properly function without hurting myself)
امروزم بدک نگذشت.
ساعت چهار صبح خالهم با بچه هاش رسیدن اینجا.. من نمیدونم چطوری خسته نمیشن واقعا.
یه خاله دیگه م هم با همه بچه هاش اومد. (جز یه دخترخالم که کلاس داشت..) جالبه هیچکدوم نمیدونستن اون یکی قراره بیاد.
سر میز از نوه خالم پرسیدم اومدیم کجا، مامانش زیرلبی گفت بگه طالقان. چی گفت؟ اومدیم طالبان👍🏻
بخاری رو هم که دید گفت : این چی چیه؟
+ بخاریه.
- توش جیش میکنیم؟
+ نه.
- چرا.
بعد صبحونه رفتم در پشتی رو باز کردم، جلوش یه جوی خوب داره. بچه ها نشستن لبش و بازی کردن. بماند آب پاش پلاستیکی یکیشون افتاد و آب بردش کلی دویدیم پیداش کنیم که گریه ش رو تموم کنه.. خوشحال شد.
کلی سنگ پرت کردیم تو آب، گل گذاشتم روی موهاشون، بهشون خوش گذشت. خوشحالم.
(باید مشکلات خشممو با پرت کردن سنگ تو آب از بین ببرم)
نهارو همه کنار هم خوردیم. (کل سینی گوجه ها قبل پخت چپه شد رو زمین، برشون گردوندیم یه گوجه دیگم بعدش افتاد عالیه)
از نوه خالم پرسیدم به کی رای میدی؟ گفت : من به تو رای میدم. به (اشاره به دخترخاله هام) شما هم میدم به همه رای میدم.
کاش تو زندگیم همین شکلی ساده باشم.
بعدم همه یکم استراحت کردن و به اجبار یک دوست عزیز فرستادنمون جهت رای دادن. تو این گرمای سگ پز سگ میره بیرون آخه؟ از بینمون ۴ نفر رای دادن کلا. منم فقط کاغذشو انداختم تو صندوق، خودم رای ندادم.
حالا تو ماشین :
مادر : حالا تو به کی رای دادی؟
(پدرجان موقع رای دادن کاغذشو قایم کرد گفت نمیخوام رای منو ببینین)
پدر : دزد بزرگ.
به این ترتیب وقتی مادرجان منظورشو فهمید دعوا شد.
برگشتیم خونه یکم میوه خوردیم و استراحت از اونجایی که همه خسته راه بودن..
به باغ مادربزرگم هم سر زدیم و چندتا آلبالو چیدیم، یه گل جدید دیدم. خیلی جزئیات داشت و انگار وسط برگای ریزش یه مرکز کاج شکل کوچیک داشت . اکثر فامیل برگشتن خونه هاشون و امیدوارم سالم رسیده باشن چون چند دقیقه پیش چنان رعد و برقی شد که کرک و پرام ریخت..
رفتیم لب یه رودخونه که پشت باغ بود، خیلی پر آب بود و یه خانواده نزدیکش نشسته بودن. سنگ پرت کردم تو آب که البته تو کفشام کلی آب رفت..
وقتی بقیه رفتن ما هم با یه خاله و داییم رفتیم سه تا روستا رو دیدیم، مرجان، نساء اولیا و جوستان.
برگشتیم خونه. دوباره در پشتی رو باز کردم یکم نشستم تو لب آب پاهام خنک شد کلی هم آرامش گرفتم.
واکنش صادقانه یه بنده خدایی که ته جوی وایساده درحال خوردن آب :
اون بنده خدا تا ابد :
یکم از آسمون آبی فیض بردیم و برگشتیم تو.
امروز صفحه جدیدی از بولت ژورنالم درست نکردم.. فردا هم برمیگردیم تهران.
بدرود.
جوجه رو نگاه آخه، پسرخالمه :>>
با یه کار نسبتا قدیمی اومدم
حوصله کشیدن ندارم دارم اینجا رو با چیزای زیرخاکی پر میکنم😂
مال ۱۴۰۲عه فکر کنم
یکم دیگه اولین چیزی که کشیدمم میزارم دور هم بخندیم بهش👍🏻
رفرنس : شینوبو کوچو
جهت کیفیت بهتر کلیک کنید
Totally old art.. from 2023 idk
Lazy to draw so just putting random old arts here 😂
Imma post the first art I drew too so we could laugh at it together👍🏻
Refrence: Shinobu Kocho
Click for better quality
خیلییی ممنونم از همتون که پستام رو لایک کردین و به ۵۰ لایک رسیدیم
جاتون وسط اینجاست : ❤
Everyone, thank you so much for getting me to 50 likes, luv y'all😭😭🤍
2 new pages of my sketchbook! :P
یه جوجه که سردش شده درحال بغل کردن یه جوجه دیگه😭😭
والا بنده جای اینکه راجب شو توضیح بدم یا بگم داستانش چیه فقط نقاشیشو میکشم، بخوام بنویسم یه طومار کامل میشه..
اگه توکیو ریونجرز دیدی نظرت راجب انیمشو برام کامنت کن، یا اگه مانگا رو خوندی D:
ترجمه متناشون :
هانما : هوف.. سرده.. بذا یه لحظه بغلت کنم.. میشه؟
شو : هوم؟ آ-آره.. *خواهر پشماش ریخته*
فقط رفیقن باهم فکرای عجیب غریب به سرتون نزنه😔🤍
واسه کیفیت بهتر کلیک کنید
Two chicks cuddling😭😭
I just draw shu instead of explaining about her-
Did you watched tokyo revengers / read its manga? Did you liked it?
Click for better quality